کد مطلب:313482 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:220

آرامگاه مطهر قمر بنی هاشم در طول تاریخ
از تواریخ به دست می آید كه قبر مطهر قمر بنی هاشم علیه السلام از دوره ی اموی به بعد، دارای آثار و قبر و درب ورودی و روضه و سرداب بوده است.

مثلا، بر پایه ی نقل كفعمی در بلد الأمین - كه مجلسی هم در مزار بحار آورده است - در روایت صفوان بن مهران كه شیخ مفید نقل كرده هر كجا دستور توقف بیرون درب برای اول دخول هست، برای حضرت عباس علیه السلام هم همان دستور صادر شده كه معلوم می شود در قرن اول تا دوره ی امام صادق علیه السلام قبر آن حضرت روضه و درب ورودی داشته است.

مرحوم آیت الله سید حسن صدر «قدس سره» در رساله ای كه در این زمینه نوشته آورده است: در روز 11 محرم 61 هجری، كه خبر شهادت امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش به كوفه رسید، زنان كوفه جمع شدند به حدی كه تعداد آنان به ده هزار نفر رسید و از آنجا كه عمال ابن زیاد مانع تجمع مردها می شدند و ضمنا زنان نیز از این فاجعه ی عظمی سخت ناراحت بودند، با هم قرار گذاشتند كه در ششمین روز شهادت امام علیه السلام همه با هم به طرف كربلا حركت كنند تا كسی نتواند جلو آنها را بگیرد.

بدیهی است، با حرمتی كه بویژه اعراب به زن می گذارند، جلوی یك زن را نمی توان به آسانی گرفت، چه رسد به ده هزار نفر زن. آنان در هفتمین روز شهادت امام حسین علیه السلام در كربلا حاضر شدند و در خلال حركت این گروه كثیر، زنان ناظر و شام كوفه و قبایل و عشایر اطراف نینوا و قادسیه و كربلا نیز به آنها پیوستند و جمع بسیار انبوهی را تشكیل دادند كه تعداد آنها را تا صد هزار نفر گفته اند. زنان مزبور بر سر قبر سیدالشهدا و حضرت عباس علیه السلام سایبانی زدند و به عزاداری پرداختند و هیچ نیرویی نتوانست از آنها جلوگیری كند. آنان از همان روز هفتم بر مزار سیدالشهدا علیه السلام و اصحاب و یاران وی



[ صفحه 265]



سایبان و اثر قبری پدید آوردند و یك هفته به عزاداری مشغول شدند. [1] .

بر پایه ی این نقل تاریخی معلوم می شود كه از همان دوران اموی آثار قبر موجود بوده و شدت بروز احساسات پاك و جریحه دار شده ی مردم به حدی بوده كه امثال یزید و ابن زیاد هم قادر بر منع و جلوگیری از تجمع چنین جمعیتی نبوده اند.

در خصوص قبر ابوالفضل علیه السلام، باید گفت كه علاوه بر زنان دوستدار آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، قبیله ی بنی كلاب هم - كه ام البنین علیهاالسلام از آنها بود - و قبیله ی بنی اسد و سایر قبایل برای آبادی و عمران این روضه و بارگاه كوشا بودند و بنی امیه نیز به سبب دوستی و نسبتی كه با طایفه ی ام البنین علیهاالسلام داشتند، اگر در بنای قبر و روضه ی حضرت عباس علیه السلام شركت نمی كردند مخالفتی هم نمی كردند. بنای بین 64 تا 72 را تكمیل نموده و در سال 273 ق منتصر عباسی برای جلب توجه علویین ساختمان مختصری در مزارات كربلا بنا نمود و برای پنجمین بار، زید داعی، مبالغی هنگفت برای ساختمان قبه ی حضرت عباس علیه السلام اختصاص داد و روضه را تعمیر كرد. پس از وی دیالمه در سال 371 ه به فرمان سلطان عضدالدوله ی دیلمی قبور شهدای كربلا و قبر ابوالفضل العباس علیه السلام را تجدید بنا كردند و سلطان رسما اعلان تشیع داد.

پس از دیلمیان، سلطان جلایر ایلكانی قبه و بارگاه را تجدید بنا كرد و از سال 373 ق تا 907 ق، كه آغاز عصر صفوی است، یعنی قریب 534 سال، بنا و ساختمان مزبور مورد زیارت سیاحان و زوار بوده است. در دوره ی صفویه، سال 1032 بناهای ایلكانی تكمیل و تعمیر و مرمت و نوسازی شد. تا در عصر افشاریه در سال 1117 نادرشاه به زیارت كربلا رفت و در سال 1155 حرم حضرت عباس علیه السلام آیینه كاری شده و گنبد مطهر ایشان مجددا كاشیكاری گردید.


[1] مقدمه ي الخصايص العباسية صفحه ي 12.